وقتی حتی راه رفتن قطبی نیز ایراد میشود
نوشته شده توسط : محمد اربابی

این مطلب نه بخاطر حمایت از قطبی بلکه بخاطر انتقادات بی پایان منتقدان قطبی به نگارش در آمد.

سناریوی حضور افشین قطبی و زمزمه های حضور ایشان پس از باخت تیم ملی به عربستان در فروردین ماه کلید خورد.علی دایی با آن داستان عجیب و نمایش ضعیف و به دور از انتظار تیم ملی از سمت خود اخراج شد و سپس محمد مایلی کهن که در آن زمان چهره ی محبوبی نزد افکار عمومی نبود و در حال تمرین و ویرایش بیانه نویسی بود به عنوان سرمربی تیم ملی منصوب شد که اکثر کارشناسان و منتقدان فوتبال این انتصاب را مغایر با موفقیت ایران در 3 بازی آینده ی مقدماتی جام جهانی میدانستند و بدان خوش بین نبودند.

محمد مایلی کهن اما به جای اینکه به جو متشنج و پر التهاب تیم ملی کمک کند عزم خود را جزم کرد تا بیانیه های به مراتب کوبنده تر و با طراوت تر(!) صادر کند و با این کار سند اخراج خود را از تیم ملی امضا کرد.!

فرصت اندک بود و فدراسیون نشینان بدنبال گزینه ای می گشتند که هم در میان مردم محبوبیتی داشته باشد و هم اینکه اگر تیم ملی از صعود به جام جهانی بازماند او را برای خود در مقابل آماج حملات تند منتقدان سنگری قرار بدهند .  تا اینکه قرعه بنام افشین قطبی برخورد نمود او 2 فاکتور مد نظر فدراسیون  برای نیمکت تیم ملی را داشت.پس شاهین اقبال بر شانه های او نشست اما خبر نداشت قرار است سیل انتقادات به سوی او سرازیر شود و دیگران در امان بمانند..با شروع بکار قطبی منتقدان خاص او که موقعیت خود را در فوتبال سنتی از دست رفته می دیدند دست بکار شدند و . . .

 

 و اما بحث منتقدان دائمی قطبی که از زمان حضور ایشان در کسوت مربیگری ایران به وجود آمد:

منتقدان، قطبی را به عوام فریبی و بی دانشی متهم می کنند.

متاسفانه قول هایی که در مورد صعود حتمی ایران داده شد و میسر نشد ،زمینه ساز انگ عوام فریبی به ایشان شد. در حالی که با مگاه کردن به نیمه ی پر لیوان میتوان برداشت کرد که این گفته ها برای روحیه دادن به تیم ملی بوده است و بهتر از بیانیه دادن علیه دیگران است!

اتهام بی دانشی به قطبی واقعا از آن دست شاهکارهای منتقدان است. جالب است که حضور در 3 دوره ی جام جهانی ( با هر سمت و عنوانی) از نظر منتقدان قطبی بار فنی برای ایشان نداشته است ولی حضور کوتاه مدت در کلاس مربیگری لورکوزن و خوردن صبحانه با رودی فولر از دستاوردهای بزرگ یکی از مربیان وطنی به شمار میاید.

قول دادن صعود به جام جهانی اگر عوام فریبی است که نیست پس ارائه ی جزوات و پازل های تاکتیکی که به نتیجه هم نرسید در برنامه های مختلف صدا و سیما نیز عوام فریبی است.

بحث اینجاست که چرا منتقدان در مورد قلب شیر تغییر رویه دادند.

واقعا برای اولین بار است که مخالفان و موافقان سرمربی تیم ملی به این شکل به دو دسته تقسیم شده اند و حرفهای یکدیگر را به هیچ عنوان قبول نمیکنند.

برای اولین بار است که حتی به زندگی شخصی سرمربی تیم ملی وارد میشوند و برای سفرهای قطبی مدرک خواسته میشود.

و اما بازیهای دوستانه ی ایران:

تیم ملی ایران بعد از 13 سال چین را در خاک این کشور صادراتی (!) شکست میدهد و سپس کره جنوبی را پس از 39 سال در در خاک کشور چشم بادامی ها زمین گیر میکند در حالی که کره جنوبی در 15 بازی اخیر خود در زمین خود شکست نخورده بود.

بر خلاف ادعای منتقدان قطبی،کره جنوبی با تمام قوا در ورزشگاه جام‌جهانی سئول مقابل تیم‌ملی ما صف‌آرایی کردند و حضور بیش از 14 بازیکن حاضر در جام‌جهانی 2010 در فهرست تیم میزبان و حضور بیش از 55000 نفر در ورزشگاه جام جهانی سئول بیانگر جدی گرفته شدن این مسابقه توسط کره‌ای‌ها بود.

منتقدان حتی پیروزی ایران برابر کره جنوبی را شانسی قلمداد کردند و پیروزی ایران را به واسطه ی اشتباه مدافع مشهور کره جنوبی وصل کردند که سوال من این است که مگر مدافعان ما اشتباه نداشتند؟ کاملا واضح است که به ثمر رسیدن گل با اشتباه تیمی با فردی بازیکن حریف به ثمر میرسد.

انتقاد میشود که چرا قطبی با ترکیب اصلی وارد میدان مسابقه شد.

جواب کاملا مشخص است: وقتی تیم ملی ایران بعد از 39 سال تیم ملی کره جنوبی را شکست میدهد این همه به قطبی انتقاد میشود وای به حال زمانی که تیم با ترکیب اصلی وارد زمین نمیشد و بازی را میباخت.دیگه واقعا مشخص نبود که چه بلایی بر سر قطبی می آوردند.

کاملا مشخص است که اگر این انتقادات مغرضانه نبودمنصفانه عمل میشد، پیروزی در دو بازی دوستانه اینقدر بزرگ نمیشد و جو اینفدر به نفع قطبی تغییر نمیکرد.

انتقادات صحیحی که به قطبی وارد است،  میتوان دعوت نکردن از مجیدی و در آینده از میداوودی و دعوت کردن از ابراهیم میرزاپور، مبعلی و تیموریانی که بدون باشگاه است و همچنین دفاع قطبی از اردوی بی کیفیت اتریش از قطبی سوال کرد.

سخن آخر:

بیاییم برای یک بار هم که شده از مربی که خداقل در ایران موفق بوده است حمایت کنیم تا بعدها به مانند دنیزلی فقط در ذهن خود به نیکی از این فرد یاد نکنیم.

هر که ناموخت از گذشت روزگار/هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار





:: بازدید از این مطلب : 233
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: